كاركرد مسجد در حكومت نبوى

پدیدآورحسین جوان آراسته

تاریخ انتشار1388/12/26

منبع مقاله

share 493 بازدید
كاركرد مسجد در حكومت نبوى

حسين جوان آراسته [*]

اين مقاله با اشاره به تفاوت مساجد با ساير معابد در اسلام و با استناد به منابع تاريخى جايگاه مسجد در حكومت نبوى را به اختصار مورد بررسى قرارداده و با شمارش كاركردهايى چون : پايگاه عبوديت , بندگى و وارستگى , كانون فعاليتهاى علمى و فرهنگى , مركز تصميم گيريهاى سياسى و حكومتى ,دادگسترى و مرجع حلّ و فصل دعاوى , مقرّ فرماندهى و بسيج نيروهاى نظامى ,ارائه خدمات پزشكى , مركز اطلاع رسانى , مركز حل مشكلات اجتماعى , به نتيجه گيرى پرداخته است .
لزوم بهره گيرى از ظرفيت بالاى مسجد و حفظ پايگاه مردمى آن , لزوم ارائه طرحى جامع جهت تأسيس , تجهيز و بهينه سازى كاركردهاى مساجد, ضرورت پرهيز از آن دسته از فعاليتهايى كه دافعه داشته و موجب گريز مردم از مساجدمى شود و عينيت يافتن همراهى ديانت و سياست در مساجد در حكومت نبوى ازجمله نتايجى است كه بدانها اشارت رفته است .
(الذين ان مكنّاهم فى الاءرض أقاموا الصّلاة و آتوا الزكاة و أمروابالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الاءمور).
«[ياوران خدا] آنانند كه وقتى آنان را در زمين قدرت مى بخشيم ,نماز به پا داشته , زكات مى پردازند, امر به معروف و نهى از منكرمى كنند و پايان امور به دست خداوند است .»
1. تا آن جا كه تاريخ بشر به ياد دارد, در همهء اديان و مذاهب و ميان تمامى اقوام و ملت ها, مراكزى خاص با عنوان «معبد» وجود داشته است و اين مراكز شاهد حضور و تجمع مردم به مناسبت هاى مختلف و در زمان هاى خاص بوده اند. اين واقعيت تاريخى بيانگر يك حقيقت انكارناپذير است كه احساس نياز به پرستش و ضرورت برقرارى پيوند و رابطه ميان آدمى با خالق خويش , امرى فطرى است كه در نوع بشر ـ و البته با شدت و ضعف ـ وجود داشته و خواهدداشت . رابطه ميان خالق و مخلوق , رابطهء عبوديت و بندگى است و درسايهء همين بندگى , زندگى معنا و مفهوم خاص مى يابد.
2. مسجد اسم مكان از فعل سَجد ـ يسجد و به معناى محل سجده و عبادت است . گرچه اديان و مذاهب و يا اقوام مختلف , هر يك براى خويش معبدى با نامهاى گوناگون داشته اند, اما اسلام «معبد» خويش را «مسجد» نام نهاده است ; نامى كه يادآور اوج كرنش , خضوع وبندگى است و به همين جهت است كه «مسجد» و «نماز» همزاد هم وهماره تداعى كنندهء يكديگر بوده اند; زيرا از ميان عبادات , عبادتى چون نماز است كه در آن آدمى به سجده مى رود و در برابر عظمت معبود و مسجود سر بر خاك مى سايد و بندگى خويش را به نمايش مى گذارد.
3. از آن جا كه هدف از تأسيس مسجد و پايه گذارى اين پايگاه دينى , عبادت است , به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه در فرهنگ اسلامى , تمامى فعاليت هاى انسان در وضعيت خاص مى تواند رنگ يكى از موفقيت هاى شگفت انگيز پيامبر را بايد در پيوند «مسجد و مردم» و يا به تعبيرى پيوند «دين و دنيا» از طريق «مسجد» جست و جو كرد.
عبادى به خود بگيرد. در اين صورت , اعمالِ به ظاهر مادى و دنيايى ,در واقع معنوى و اخروى هستند. تربيت دينى در صدد است تا از اين ظرفيت و قابليت , كه در همهء انسان ها وجود دارد, استفاده نمايد.انسانِ تربيت يافته در اين مكتب , مى تواند به درجاتى نايل گردد كه همهء زندگى او الهى و عبادى شود; (قل ان صلاتى و نسكى و محياى ومماتى لله رب العالمين ).[1]
بدين ترتيب , «عبادت» در فرهنگ دينى , به «عبادت خاص» و«عبادت عام» تقسيم مى شود و اگر «مسجد» محل عبادت است ,شايستهء انجام هر دو دسته از عبادات خواهد بود.
4. به اين نكته كمتر توجه شده است كه چرا خانهء پيامبر و مسجد اودر كنار يكديگر قرار گرفتند؟ پيامبر واسطهء ميان خدا و خلق است رابطه اى با خدا و پيوندى با مردم دارد. به گواهى و شهادت تاريخ ,پيامبر در برقرارى هر دو ارتباط (ارتباط با خدا و ارتباط با مردم ) از«مسجد» بهره مى گرفته و چه بسا رمز تقارن خانهء او با مسجد همين بوده است ; پيوندى ناگسستنى و دائمى با خداوند و مردم , از پايگاهى به نام مسجد.
بدين ترتيب «مسجد» صرفاً محلى براى ارتباط با خدا نبود.ارتباط با جامعه و امت نيز در دستور كار قرار مى گرفت و ميان «مسجد» و «اجتماع» و امور مربوط به آن پيوندى هميشگى برقراربود. يكى از موفقيت هاى شگفت انگيز پيامبر را بايد در همين پيوند«مسجد و مردم» و يا به تعبيرى پيوند «دين و دنيا» از طريق «مسجد»جست و جو كرد.
5. «مسجد» و «اذان» اين شعار زيباى اسلام , همزاد با هم بوده اند.مقايسه ميان اين شعار با آنچه در اديان ديگر بوده است نيز قابل توجه و تأمل است . نواختن ناقوس در كليسا, شيپور يهوديان و يا استفاده ازبوق , طبل و مانند آن ها براى اطلاع رسانى كه فقط بانگ و صدايند و خالى از هرگونه محتوايى مى باشند, كجا و بانگ روحبخش اذان كجا! يك جا فقط صدا و يك جا صداى همراه با بالاترين محتوا. «اذان» شعارى كه همه روز از مأذنه هاى مساجد طنين افكن مى شود با اعلام و اعتراف به بزرگى خداوند آغاز و با شهادت به يگانگى او پايان مى پذيرد. آن زمان كه اين آواى تكبير در فضاى زندگى پخش مى گردد, بانگ آزادى و آزادگى , همهء خدايانِ دروغين را به مبارزه دعوت مى كند و بر هر مسلمانى راه مى نماياند و بى جهت نيست كه اين شعار, اولين درس توحيدى است كه گوش نوزاد مسلمان با آن آشنامى گردد.
6. با توجه به آنچه گفته شد, «نقش مسجد» در اسلام بسيار متمايز از معابد اديان ديگر بوده و به عنوان پايگاهى كه كاركردهاى متعدد و متنوع داشته مورد توجه قرار گرفته است . اين نوشتار به اختصار اين كاركردها را با تمركز بر حكومت نبوى بررسى خواهد كرد.
7. تذكر اين نكته نيز لازم است كه امروزه با وجود تحولات شگرفى كه در زندگى انسان رخ داده است و پيچيدگى حاكم بر مناسبات اجتماعى و روابط انسان ها و كارويژه هاى مربوط به دولت , هرگز نمى توان انتظار داشت كه همهء كاركردهاى مساجد در صدر اسلام , تحقق يابد. آنچه حايز اهميت است , انتقال فرهنگ حاكم بر مساجد به ساختارهاى اجتماعى و سياسى است , تا از رهگذر آن , جهت گيرى همه فعاليت هاى جامعه , جهت گيرى الهى و دينى باشد.

كاركردها

1. پايگاه عبوديت , بندگى و وارستگى : اولين اقدام پيامبر خدا(ص) پس از ورود به مدينه , ساختن مسجد قُبا بود; مسجدى كه قرآن از آن اين گونه تعبير مى كند:
(... لمسجد أسس على التقوى من أول يوم أحق أن تقوم فيه , فيه رجال يحبون ان يتطهروا و الله يحب المطهّرين )
«مسجدى كه از روز نخست , بنيان آن بر پرهيزگارى نهاده شده , براى نمازگزارى شايسته تر است . در آن مسجد مردانى هستند كه دوستدار پاكيزگى و وارستگى اند و خداوند پاكيزگان را دوست مى دارد.»
امام باقر(ع) مى گويد:
«پيامبر خدا از جبرئيل پرسيد محبوب ترين مكان نزد خداوند كجاست و او پاسخ داد:
مساجد و افزود: محبوب ترين اهل مسجد كسانى هستند كه پيش از ديگران به مسجد وارد و پس از ديگران از آن خارج شوند.»[1]
تأكيد فراوانى كه احاديث منقول از پيامبر خدا و امامان معصوم (ع) بر حضور در مساجد و اقامه نماز در آن داشته اند, نشان از ميزان تأثيرگذارى اين پايگاه است , تا جايى كه حضرت برابر نقلى فرموده است :
«همسايه مسجد را نمازى جز در مسجد نيست .»[2]
اهميت اين پايگاه بندگى در اسلام را مى توان از آنچه در منابع و روايات دينى آمده است دريافت . استحباب ساخت مسجد, استحباب تردد در مساجد, حريم قائل شدن براى مساجد, سرعت گرفتن براى ورود به مساجد, ملازمت بر طهارت , قرائت قرآن , خوشبو كردن و پوشيدن لباس هاى فاخر و تميز در آن , تميز نمودن مساجد, آرامش و وقار از يك طرف و نهى از خريد و فروش , ورود ديوانگان , خوردن , خوابيدن , نقش و نگار در مسجد ايجاد كردن و به امور دنيوى سرگرم شدن از طرف ديگر,
[3] در راستاى زمينه سازى و فراهم آوردن مكان ويژه براى بندگى خالصانه و پاك شدن انسان ها است .
خداوند در آياتى كه به پيامبرش نازل كرده , مساجد را جايگاهى كه ياد خدا در آن بسيار برده مى شود شمرده و اين گونه هشدار داده است :
«ستمكارتر از كسى كه نمى گذارد نام خداوند در مسجدهاى او برده شود و در تلاش براى ويرانى آن هاست , كيست ؟»[4]
مسجد محلى براى پاك شدن و پاك زيستن است و از اين روست كه مؤمنان فرمان يافته اند تا در اين مكان مقدس , در ظاهر و باطن , خود را بيارايند; (يا بنى آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد...)[5]
قداست مسجد ايجاب مى كند كه افتخار تأسيس آن , به مؤمنان واقعى اختصاص يابد; (انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الاخر و اقام الصلاة و آتى الزكاة و لم يخش الاالله ...)[1]
«كسى مى تواند مساجد خداوند را آباد كند كه به خداوند و روز واپسين ايمان آورد, نماز را بپا دارد, زكات بپردازد و جز از خداوند نهراسد.»
افتخار مؤمنان در آباد كردن مساجد در حالى است كه در آيهء قبل , خداوند اين امتياز را از مشركان سلب نموده و فرموده است : مشركان حق ندارند در حالى كه بر كفر خويش گواهى مى دهند, مساجد خداوند را آباد نمايند.
و اين گونه است كه مساجد نقش بسيار بزرگى در كنترل و كاهش جرايم داشته و دارند. پايگاهى كه سنگ بناى آن , بر اساس تعهد, ايمان و تقوا نهاده مى شود, مى تواند در كمال سادگى و به دور از جاذبه هاى ظاهرى ِ, تحول آفرين و الهام بخش باشد و در تزكيه و وارستگى اهل ايمان , نقش بى بديل خود را ايفا نمايد.
جالب است بدانيم پيامبر خدا(ص) در حالى كه در رأس حكومت قرار داشت , علاوه بر عبادت هاى همه روزهء خود در مسجد و ارتباط معنوى با خداوند, همه ساله در دههء سوم ماه مبارك رمضان به اعتكاف در مسجد مى پرداخت .
از امام صادق‏(ع) نقل شده است كه وقتى دهه آخر ماه رمضان فرا مى رسيد, پيامبر در مسجد معتكف مى شد و براى او خيمه اى از موى بافته شده قرار مى دادند.
[2] اين حال رهبرى است كه در اوج قدرت و محبوبيت پيوند خويش را با پايگاه عبوديت هر چه مستحكم تر مى نمايد و اين همان اجابت دعوت قرآن است كه (الذين ان مكناهم فى الارض أقاموا الصلاة و آتوا الزكاة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر).
آنان كه پيامبر و حكومت نبوى را سرمشق خود قرار مى دهند, همواره بايد در زندگى سياسى خود, سهمى را براى حضور در مسجد و پالايش قلب و روح و الهام گيرى از فضاى معنوى آن قرار دهند. صاحبان قدرت در يك نظام اسلامى تنها در اين صورت است كه مى توانند خود را پاسدار ارزشهاى حكومت نبوى بدانند والا برخوردارى از قدرت از يك طرف و وسوسه هاى شيطانى از سوى ديگر آنان را از صداقت و طهارت و معنويت دور در حكومت نبوى , مسجد اصلى ترين و رسمى ترين مركز علمى و آموزشى مسلمانان به حساب مى آمد.
خواهد نمود و آهسته آهسته از صف وارستگان و پاكدلان جداخواهد كرد. طمع قدرت و دستيابى به شهرت در صدر اسلام افرادى را تا بدان جا پيش برد كه به فكر استفادهء ابزارى از مسجد افتادند.
مبارزهء پيامبر خدا(ص) با منافقان و تخريب بنايى كه آن را مسجدناميده بودند ـ كه به مسجد ضرار معروف گرديد ـ بدان جهت بود كه سازندگان آن در صدد ايجاد پايگاهى براى ارضاى خواهش هاى نفسانى , زيان رساندن به مردم , اختلاف افكنى ميان مؤمنان ومخفيگاهى براى جنگ كنندگان با خدا و رسول او بودند.[1]
2. كانون فعاليت هاى علمى و فرهنگى : تأكيد پيامبر(ص) بركسب علم و لزوم فراگيرى آن براى هر مرد و زن مسلمان , مساجد رابه كانون هاى ارزشمند علمى و فرهنگى تبديل نمود. پيامبر كه مأموربه تلاوت قرآن و تعليم كتاب و حكمت به مؤمنان بود (و يعلمهم الكتاب و الحكمة),[2] مسجد را محل آموزش قرآن , تلاوت و حفظ آنقرارداد و خطابه ها و موعظه هاى خويش را, كه تماماً درس زندگى بود, در آن جا ايراد كرد. بدين سان «مسجد» از نخستين روزهاى تشكيل خود, رابطهء تنگاتنگى با تعليم و تربيت و آموزش پيدا كرد. درحكومت نبوى , مسجد اصلى ترين و رسمى ترين مركز علمى وآموزشى مسلمانان به حساب مى آمد و اساساً نگاهى به تاريخ اسلام نشان مى دهد كه ريشهء اصلى آنچه كه بعداً به نام دارالعلم ها, مدارس ومراكز علمى معروف گرديدند را بايد در مساجد جست وجو كرد.معارف اسلامى و آموزه هاى دينى در مسجد به مردم عرضه مى شد.
پيامبر خدا روزى وارد مسجد شد و دو گروه از افراد را مشاهده كرد; گروهى كه به ذكر و عبادت مى پرداختند و گروهى كه سرگرم تعليم و تعلم بودند. در اين هنگام فرمود: هر دو گروه نيك كردارند امامن براى تعليم فرستاده شده ام و خود در ميان جمعى كه مشغول تعليم و تعلم بودند, قرار گرفت .
امروزه با وجود تحولات فراوان ايجاد شده در مراكز علمى و گستردگى آنها, بسيارى از حوزه هاى علمى دينى و حلقات درسى , در مساجد تشكيل مى گردند و اين كاركرد مسجد هنوز به قوت خود باقى است .
بسيارى از مساجد در طول تاريخ اسلام , برخوردار از كتابخانه ى مجهز و منابع غنى بوده اند تا جويندگان علم و دانش بتوانند در يك فضاى معنوى به تحقيق و پژوهش بپردازند. در دوران سخت مكه و فشار و اختناق حاكم بر آن , پيامبر, تعليم و تربيت اصحاب خويش را در منازل يا منزل ارقم بن أبى ارقم , در كنار كوه صفا انجام مى داد, چون زمينه اى براى انجام اين امور در مسجد الحرام نبود. اما پس از هجرت به مدينه , خانهء خود را كنار مسجد بنا نهاد و به هنگام نزول وحى در خانه يا مسجد, آيات قرآن را در مسجد بر اصحاب خويش تلاوت مى كرد و وظيفهء خطير (يتلوا عليهم آياتهِ و يزكيهم و يعلمهم الكتابَ و الحكمة) را در آن جا به انجام مى رساند.
ايفاى چنين نقشى در مساجد, پس از رحلت پيامبر ادامه يافت . به جرأت مى توان ادعا كرد كه بخش بزرگى از اطلاعات مذهبى و دينى مردم و آنچه كه مربوط به زندگى پيشوايان دينى , سيرهء ائمه اطهار و مبارزات آنان مى شود, مرهون مساجد است .
3. مركز تصميم گيرى هاى سياسى و حكومتى : بى ترديد هستهء اوليهء حكومت نبوى در مسجد پى ريزى شد. پيامبر خدا به هنگام مهاجرت از مكه به مدينه , مسجد قبا را بنا نهاد, بسيارى از تصميم گيرى هاى مهم سياسى و اجتماعى در زمان پيامبر(ص) در مسجد صورت مى گرفت . اساساً مردم براى انجام هر امرى , در مسجد گرد هم جمع مى شدند و مركز ديگرى را نمى شناختند. پيامبر خدا(ص) با سوق دادن امور به سمت مساجد, ظرفيت بالاى اين مركز دينى را به مردم نشان مى داد و بر تك بعدى بودن دين اسلام عملاً خط بطلان مى كشيد. پذيرش هيأت هاى نمايندگى و سران اقوام مختلف و فرستادگان قبايل در مسجد انجام مى گرفت . پيامبر خدا كنار يكى از ستون هاى مسجد كه به «استوانة الوفود» معروف بوده و هست , مى نشست و آنان را به حضور مى پذيرفت و نسبت به امور مختلف با آنان گفتگو مى كرد. اين امر از چشم نويسندگان غيراسلامى نيز دور نمانده است . سر توماس آرنولدمى نويسد:
«مسجد تنها يك عبادتگاه نبود بلكه مركزى براى حيات سياسى ـ اجتماعى بوده است . پيامبر سفيران را در مسجد به حضور مى پذيرفت , شؤون دولت را از مسجد اداره مى كرد و براى مردم در امور سياسى و دينى , از فراز منبر پيام مى فرستاد.»[1]
گوستاولوبون بر اين كاركرد مسجد اين گونه تأكيد مى ورزد:
«مهم ترين مركز زندگى واقعى براى اعراب «مسجد» است ; زيرا اعراب مسجد را مركز اجتماع , عبادت , تعليم و تربيت و گاهى مسكن خويش قرار مى دهند و چنان نيست كه مانند كليساهاى نصارا فقط مركز عبادت باشد.»[2]
«عموماً در اطراف مساجد, حمّام , مسافرخانه , اصطبل , بيمارستان , مدرسه و غيره بنا كرده اند و از همين جا مى توان توأم بودن زندگى اجتماعى مسلمانان را با زندگى دينى آنان به دست آورد.»[3]
در عصر رسول خدا, دور تا دور مسجد را خانه هاى اصحاب پيامبر احاطه كرده بود و اين امر به خوبى نمايانگر محوريت و مركزيت «مسجد» بود.
امام خمينى‏ (قدس سره) با توجه به همين كاركرد مسجد در صدر اسلام بود كه هشدار مى داد:
«مسجد مركز سياست اسلام بوده است ... مطالب مربوط به جنگ ها, مربوط به سياست مدن ... شالوده اش در مسجد ريخته مى شد. در زمان رسول خدا و در زمان ديگران و در زمان حضرت امير...»[4]
«مسجد محل اين بود كه مسائل سياسى در آن مطرح بشود, مع الاءسف مساجد را ما كارى كرديم كه به كلى از مصالح مسلمين دور باشد.»[5]
«سعى كنيد مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و توجه داشته باشيد كه عزلت و كناره گيرى در اسلام نيست , هميشه صدر اسلام مسجد مركز حركات و جنبش بوده است .»[6]
4. دادگسترى و مرجع حل و فصل دعاوى : پيامبر خدا(ص) در دوران حكومت خود در مدينه , مسجد را محل قضاوت خويش قرار داده بود. صاحب مفتاح الكرامه به نقل از «سرائر»مى نويسد:
«لاخلاف ان النبى كان يقضى فى المسجد... و كذل كان أميرالمؤمنين (ع) يقضى بالكوفة فى الجامع و «دكّة القضاء» معروفة الى يومنا هذا;
بحثى نيست كه پيامبر در مسجد قضاوت مى كرد و اميرمؤمنان (ع) نيز در مسجد جامع كوفه به قضاوت مى پرداخت و «دكة القضاء» آن حضرت كه محل قضاوتش بود, تا به امروز معروف است .»[1]
5. مقر فرماندهى و بسيج نيروهاى نظامى : پيامبر اعظم (ص) در بسيارى از موارد مشاوره هاى مربوط به جنگ را در مسجد انجام مى داد. سپاهيان اسلام نيز به هنگام اعزام براى غزوات و سريّه ها در مسجد تجمع مى كردند. برابر گزارش «واقدى» بسيج سپاه اسلام براى جنگ احد, هنگامى بود كه پيامبر نماز عصر را در مسجد خواند و مردم مسلّح در ميان حجره و منبر پيامبر خدا(ص) آماده براى اعزام به جنگ بودند.[2]
فرداى روزى كه مسلمانان در جنگ احد شكست خوردند, پيامبر با اين كه خود و بسيارى از سپاهيانش مجروح بودند, تصميم گرفت دشمن را تعقيب كند; واقعه اى كه در تاريخ به جنگ «حمراء الأسد» معروف شده است ;
«حضرت پس از ورود به مسجد 4 ركعت نمازگزارد, مردم همه جمع شده بودند, پيامبر فرمود: اسبش را بر در مسجد حاضر كنند و در حالى كه بواسطه پوشيدن زره جز چشمانش ديده نمى شد به سوى دشمن حركت كرد.»[3]
گفته اند كه در جنگ بدر, پيامبر خدا(ص) براى تصميم گيرى مناسب , در يكى از مساجد اطراف مدينه به نام مسجد «عُرق الظُبيه» با اصحاب خويش به مشورت پرداخت , ساخت مسجد فتح در محل جنگ احزاب براى شكرگزارى از پيروزى مسلمانان بر كفار نيز مى تواند در همين راستا ارزيابى گردد; «در صدر اسلام از همين مسجدها, جيش ها, ارتش ها راه مى افتاد, مركز تبليغ احكام سياسى و اسلامى بوده , هر وقت يك گرفتارى را طرح مى كردند, صدا مى كردند, الصلاة مع الجماعة, اجتماع مى كردند...»[1]
«هرگاه حادثه اى مهم رخ مى داد, مردم با شنيدن صداى الصلاة جماعة در مسجد گردهم جمع مى شدند و پيامبر براى آنان سخن مى گفت .»[2]
6. ارائه خدمات پزشكى : احمد عيسى معتقد است نخستين بيمارستان در اسلام , همان خيمه اى بود كه پيامبر به هنگام جنگ خندق براى درمان زخميان در مسجد مدينه برپاكرد و زنى به نام «رفيده» را براى رسيدگى به حال مجروحان گماشت .[3]
7. مركز اطلاع رسانى : در صدر اسلام اخبار حوادث و رخدادهاى مهم , مخصوصاً تصميم براى غزوات و جنگها در مسجد به مسلمانان اعلام مى گرديد. مسلمانان با حضور در مساجد از امور جارى مطلع مى گرديدند. اين نقش مسجد پس از حكومت نبوى نيز حفظگرديد.
گفته اند كه در دوران خلافت متوكل , روزى يكى از وابستگان به حكومت متعرض زن مسلمانى شد. به رغم استغاثهء آن زن , مردم از ترس , جرأت كمك و حمايت از او را نداشتند. پيرمرد مؤذنى كه شاهد اين صحنه بود, ناگهان به مسجد درآمد و با صداى بلند اذان نابهنگام گفت . متوكل با ناراحتى پيرمرد را احضار كرد كه اين چه وقت اذان گفتن است و او آنچه را اتفاق افتاده بود بيان كرد. خليفه شخص جنايت كار را تحت تعقيب قرار داد و زن را از دست او رهانيد.
«اعلاميه هاى حكومت در عصور اوليه , به درهاى مساجد به خصوص مساجد جامع نصب مى شد; چرا كه تجمع مردم براى نماز و حضور در مراسم اجتماعى و دينى و سياسى زياد بود.»[4]
در دوران انقلاب اسلامى نيز اطلاع رسانى به مردم از طريق اعلاميه ها, سخنرانى ها, پخش نوار از مسجد و يا از طريق بلندگوى مساجد صورت مى پذيرفت و اين همه , بيانگر جامعيت نقش مساجد در تاريخ اسلام بوده و هست . البته همان گونه كه در مقدمهء بحث يادآور شديم , امروز با وجود رسانه هايى كه در گستره اى جهانى با سرعت و سهولت به امر اطلاع رسانى مشغول اند ديگر نمى توان به كاركرد و نقش مسجد در اين زمينه بسنده كرد.
8. مركز حل مشكلات اجتماعى : در دوره حكومت نبوى و پس از آن , مساجد در حل و فصل مشكلات مردم , دستگيرى از محرومان , گرسنگان و نيازمندان , نقش مهمى را ايفا مى كردند و اين نقش تا به امروز نيز كم و بيش باقى مانده است . سائلان و فقيران عموماً به هنگام نماز و حضور مردم در اين پايگاه عبادى ـ سياسى , اميد به رفع گرفتارى خود داشتند.
اميرمؤمنان (ع) در مسجد, به هنگام ركوع انگشتر خويش را به فقير داد و آيه شريفهء (إنما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون )[1] در همين ارتباط نازل گرديد.
پيامبر خدا(ص) اصحاب صفّه را, كه به شدت در تنگناى مالى قرار داشتند, در محلى به همين نام در مسجد سكنا داد و آنان را در هداياى خود شريك مى نمود و به مردم نيز توصيه مى كرد به يارى آنان بشتابند.

نتيجه گيرى

با توجه به آن چه گفته آمد و با عنايت به تنوع نقش آفرينى هاى «مسجد» مى توان به نتايج زير دست يافت :
1. مساجد مردمى ترين پايگاه هاى اجتماعى اند و بر همين اساس مى توان با بهره گيرى بهينه از آن ها و حفظ مردمى بودن آن , از ظرفيت بالاى آنها استفادهء شايان نمود. برابر آمار, گفته مى شود در ايران اسلامى بيش از 70هزار مسجد وجود دارد. كدام حزب و گروه سياسى را مى توان يافت كه چنين مجموعه اى را در اختيار داشته باشد. روحانيان و رهبران مذهبى به خوبى مى توانند با برنامه ريزى درست از اين نعمت الهى در خدمت اهداف مقدس دينى و نظام اسلامى بهره بردارى كنند.
2. مساجد به همه فعاليت ها جهت گيرى الهى مى بخشند. از آنجا كه لازم است جوهره ء همهء فعاليت هاى مردم در جامعهء اسلامى , سمت و سوى الهى داشته باشد, مساجد با فضاى خاص حاكم بر آن ها به خوبى از عهدهء اين مهم بر مى آيند. عبادت در معناى خاص خود, و نيز مساجد و نقش آفرينى هاى آن , بهترين دليل بر جامعيت دين و ارتباط ناگسستنى آن با سياست و حكومت اند.
تعليم و تربيت , قضاوت و فصل خصومت , حل مشكلات مردم ,بسيج نيرو و... همه و همه رنگ عبادى به خود مى گيرند و در نتيجه انجام وظيفه در اين امور با بالاترين انگيزه ها و كم ترين تخلفات همراه خواهد بود.
3. مساجد و نقش آفرينى هاى آن , بهترين دليل بر جامعيت دين وارتباط ناگسستنى آن با سياست و حكومت اند. گذرى بر اقداماتى كه پيامبر خدا(ص) در دورهء حكومت خود انجام داده و ميزان بهره گيرى آن حضرت از «مسجد» در همين رابطه , هرگونه ترديد در همراهى دين و سياست را از بين مى برد. آنان كه تصور كرده اند شأن نبوت پيامبر از شأن حكومتى او جدا بوده و وظايف نبوت او به هيچ وجه شامل امور حكومتى و سياسى نمى شده است , كافى است نيم نگاهى به كاركردهاى مسجد در حكومت نبوى داشته باشند و به روشنى دريابند كه آن چه حضرت در اين پايگاه اسلام انجام مى داد, به نام دين و از موضع پيامبر همين دين بوده است . مكاتبات حضرت با سران كشورها و امپراتوران ايران و روم نيز از همين موضع صورت گرفته است و بى جهت نيست كه در طليعهء بسيارى از اين نامه ها چنين آمده است : من محمد رسول الله الى ... [1] باشد كه اين پايگاه با بركت اسلامى بيش از پيش جايگاه خويش راباز يابد.
«من تكليفم را بايد ادا كنم , به شما بگويم , شما دانشگاهى ها, شما دانشجوها, همه تان مساجد را برويد پر كنيد, سنگر است اين جا, سنگرها را بايد پر كرد.»[2]
4. كاركرد امروزهء مدارس و دانشگاه ها, ادارات , پادگان ها و مراكزنظامى , صداوسيما و مطبوعات كه هر يك در جاى خود ضرورى است , به هيچ وجه نبايد ضررى به جايگاه مسجد و كاركرد اين نهاد دينى وارد سازد بلكه چنين دستگاه ها و مراكزى مى توانند مساجد رادر مسيرى كه داشته اند و اهدافى كه در پى آنند, يارى رسانند. برهمين اساس برنامه ريزى رسانه ها, به خصوص رسانهء ملى (تلويزيون ) در مناسبت هاى مذهبى نبايد به گونه اى صورت پذيرد كه تأثير منفى بر حضور مردم در مساجد داشته باشند. مساجد از ديربازدر مناسبت هاى مذهبى چه در جشن ها و چه در عزادارى ها با ارائه برنامه هاى سودمند با استقبال مردم مواجه مى شده و رونق وشكوفايى بيشترى داشته اند و امروزه با توجه به برنامه هاى صداوسيما كه طبيعتاً پربارتر و از كيفيت بالاترى برخوردارند, اين نقش آفرينى در معرض خطر قرار گرفته و مردم را به جاى حضور درمساجد, پاى برنامهء صداوسيما نشانده است . ضمن تأكيد بر اهميت چنين برنامه هاى سودمندى در صداوسيما, لازم است تلاش گردد,زمان ارائه اين برنامه ها با توجه به برنامه هاى سنتى مساجد و زمان بندى آن ها, هماهنگ و تنظيم گردد تا امكان بهره گيرى جامع و فراگيربراى همگان وجود داشته باشد.
5. تأسيس مساجد و تجهيز آن ها به آن چه كه در نقش آفرينى آن هادر ابعاد گوناگون دخالت دارد, نيازمند ارائه الگويى جامع و مناسب است , الگويى كه مساجد ما را هر چه بيشتر به مساجد صدر اسلام نزديك تر نمايد و ضمن پرهيز از دولتى كردن مساجد, طراحان اين الگو قبل از هر اقدامى در سه محور زير تأملى در خور نمايند:
الف . چگونه كاركردهاى مختلف و متنوع در صدر اسلام بامسجد پيوند خورد؟
ب . چرا و چگونه به تدريج ميان مسجد و اين كاركردهافاصله افتاد؟
ج . چگونه مى توان اين فاصله را كم و بار ديگر آن پيوند رابرقراركرد؟
6. در حكومت نبوى , مسجد مايهء بركت و محل آسايش و آرامش مؤمنان بود و چنين پايگاهى از چنان محوريتى برخوردار شده بود كه علاوه بر شخص پيامبر, اصحاب او نيز منازل خويش را در گرداگردآن قرار داده بودند و اين امر را مايهء امتياز مى دانستند. آيا امروز نيزچنين است ؟ خانه هاى اطراف مساجد گران ترند يا ارزان تر؟برنامه هاى مساجد در اعياد و وفيات , به ويژه در عزادارى ها وبالاخص در محرم و صفر ـ كه جان عالمى به فداى سيدالشهداء وياران او باد ـ آيا مايه آرامش يا سلب آرامش همسايگان است ؟سوگمندانه بايد اعتراف كنيم كه بسيارى از متوليان امور مساجد, باهمه صداقت و صفايى كه دارند, مردم را از همسايگى نسبت به محلى كه برابر برخى روايات محبوبترين و بهترين نقطه هر شهرى نزدخداوند است رانده اند.
7. خاستگاه حكومت نبوى , «مسجد» بوده است . در هيچ سندتاريخى براى رسول خدا دارالاماره يا مقرّ حكومتى ذكر نشده است .انقلاب اسلامى مرهون همين مساجد بوده است و در آينده نيز محتاج آن خواهد بود. امام خمينى نيز پس از پيروزى انقلاب به پيروى ازپيامبر اعظم از حسينيّه محقر جماران به رهبرى جهان اسلام پرداخت و پيوند ناگسستنى انقلاب با مسجد را به نمايش گذاشت و اين سنّت حسنه تا به ا مروز نيز تداوم يافته است ديدارهاى رهبر معظم انقلاب در حسينيه امام خمينى , حاوى اين پيام است كه انقلاب اسلامى همچنان در بستر اصيل خويش در حركت است . آن روز كه ميان انقلاب و مسجد فاصله افتد, انقلاب مرده است و البته هرگزچنين مباد!

پی نوشت ها

[1] حج: 41
[1] انعام: 162
[1] توبه: 108
[1] عن أبى جعفر «قال: قال رسول الله لجبرئيل، يا جبرئيل، أى البقاع أحب الى الله عزوجل؟ قال: المساجد و أحب أهلها ألى الله أوّلهم دخولاً وآخرهم خروجاً منها» شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج‏2، ص‏554
[2] «لاصلاة لجار المسجد إلا في مسجده»، همان، ص‏478
[3] ر.ك.به: وسائل الشيعه، ج‏2، ابواب احكام المساجد، صص‏477-518
[4] «و من أظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها»، بقره: 114
[5] اعراف: 31
[1] توبه: 18
[2] وسائل الشيعه، ج‏7، ص‏391
[1] توبه: 107
‏[2] بقرة: 129 و 151؛ آل عمران: 164 و جمعه: 2
[1] جايگاه مسجد در فرهنگ اسلامى، ص‏131 به نقل از دكتر حسن ابراهيم حسن
[2] تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سيدهاشم حسينى، (كتابفروشى اسلاميه)، ص‏531
[3] همان، ص‏532
[4] صحيفه نور، ج‏2، ص‏31-32
[5] همان، ج‏18، ص‏276
[6] همان، ج‏17، ص‏54
[1] مفتاح الكرامه، قطع رحلى قديم، ج‏2، ص‏235
[2] محمد بن عمر بن واقد، المغازى، (مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بيروت، 1409 ه'.ق)، ج‏1، ص‏213
[3] همان، ص‏337
[1] امام خمينى، صحيفه نور، ج‏2، ص‏98
[2] ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج‏1، صص‏247-246
[3] رضايى، على، جايگاه مساجد در فرهنگ اسلامى، ص‏88
[4] طه الولى، المسجد فى الاسلام، (بيروت، دارالعلم للملايين)، ص‏163
[1] مائده: 55
[1] جهت آگاهى از اين مكتوبات ر.ك.به: على احمدى ميانجى، مكاتيب الرسول، ج‏2
[2] امام خمينى، صحيفه نور، ج‏12، ص‏393

مقالات مشابه

تأثیر نماز بر وجدان کاری و ایجاد تعهد شغلی از منظر آیات و روایات

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمحمد کریم حکمت آرا, عادل سلطانی

خاستگاه قرآني نيايش هاي امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهعزت‌الله مولایی‌نیا

گشايش در مناجات امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهحسن پویا

بررسی و تحلیل نظرات فقهاء درباره جواز قرائات سبع در نماز

نام نشریهمطالعات قرائت‌ قرآن

نام نویسندهمحمد فاکر میبدی, سیدمجتبی رضوی

بررسی تطبیقی نماز در دین اسلام و آیین زرتشت

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهعبدالمجید طالب تاش, سعید ششگل‌نژاد

نقد و بررسی دیدگاه‌های قرآنیّون دربارة نماز

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهمحمدعلی تجری, سیدمحسن خلیلی‌نژاد, فاطمه زینالدینی

الصُّور الخیالیه فی آیات الدُّعاء فی القرآن الکریم

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی در ادبیات

نام نویسندهحسین میرزائی‌نیا, علیرضا مجتهدزاده

تبارشناسی واژه قرآنی «صلاة»

نام نشریهپژوهش‌های زبان‌شناختی قرآن

نام نویسندهوصال میمندی, شکوفه شریفی‌فر